باشگاه کوهنوردی ردپا
جمعه، سیزدهمین روز از آبانِ ۱۴۰۱ حوالی ۶/۳۰ دقیقه صبح ، در میعاد گاه همیشگی، پیمان بستیم با رفیقان ،برای پیمایشِ یک روزه به سمت روستایی پهلو گرفته در گوشه امن و ساکت خویش.
قلات می خواندنش، زیبا و فریبنده. دامن گسترانیده در پهنایِ کوه ، دامنی رنگ رنگ ، نارنجی و زرد و سبز، پاییز رنگ.
گام به گام و شانه به شانه قدم در مسیر نهاده. کوچه های باریک، کوچه هایی به بلندایِ قدمتِ درختانش. قصد صعود نداشتیم ولی راه چنان دلبرانه ما را میخواند که یارایِ مقاومت نبود.
گام ها محکم تر و قوی تر به عزمِ فتحِ بلندترین نقطه.
عطرِ نفس گیرِ خاک و سنگ و چوبِ باران خورده مدهوشت میکرد. همنواییِ باران و باد، نغمه سراییِ پرندگان، سکوتِ صبح ،راهی به جز تسلیم نبود .
ابدیت جاری بود در کوچه پس کوچه های روستا، نشیب و فراز هایش را با جان و دل درجوارِ یارانِ همدل گذراندیم.
جدالِ پنجه و سنگ ، بارها تکرار شد ، پنجه در پنجه صخره هایش افکندیم ، عبور کردیم و چه قدرتمندانه و چه توانمند ، دخترانِ ما ، پسرانِ ما . شوقِ رسیدن مصممان می کرد.
با هر گام پیش روی در دلِ کوه، تابلویِ رنگارنگِ طبیعت، چنان مسحورمان میکرد که راهی به جز تعظیم در برابر خالقش نداشتیم. در ارتفاعات ، تلاقیِ سنگ و آسمان ، ابر و نور، محوِ تماشایمان می کرد.
چنان غلیانی در وجود ما بود که سختیِ راه ملموس نبود.
تمامِ آن لحظات ، منظره به منظره ، قاب به قاب، ثبتِ خاطره شد و قطعا می ماند به یادگار ، برای ما هفت همنوردِ همراه .
در گستره‌ ای وسیع ، دمی آسودیم در سایه سارِ ابرهایِ خسته از بارش، برای تجدیدِ قوا، برایِ فتحِ قله.
حوالیِ ظهر بود که دیده به سنگ چینش افتاد. ما فاتحانِ آن ، سرودی خواندیم ، هم صدا و هم نوا .
دمی در کنارش ،ثبتِ لحظه کردیم، ثبتِ تصویر. فرجام، به آغوشِ امنِ الهی سپردیمش.
راهیِ دامنه ها شدیم ، ساعتی در جوارِ چشمه طهماسبی آسودیم، سفره ای گسترانیدیم.
عصرِ دلنشینِ پاییز ،”عروسِ هفت رنگِ طبیعت” ، به روستا بازگشتیم .
با خیلِ جمعیتِ به وجد آمده از طبیعتِ اغواگرِ آنجا مواجه شدیم . خداقوت هایی که می شنیدیم عجیب بر دل و جانمان می نشست.
بار و کوله خویش را بر زمین نهاده و راهیِ شیرازمان شدیم.
حوالیِ چهارِ عصر بود که رسیدیم.
پروردگار را شکر برای چنین روزی و چنین تجربه زیستنی.

سرپرست: جنابِ آقایِ سالاری
کمک سرپرست و نفر آخر: بانو افتخاریِ عزیز
عکاس: نرگس جانِ دولت آبادی
همنوردان: راضیه جانِ شاکری، آناهیتا جانِ خسروپور، آقا یوسفِ محمودی
گزارش نویس: رنجبر


اشتراک گذاری :  |   |   |   |   |   | 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.