صعودکوهنوردان ردپابه قله حوض دال دنا

طبق برنامه ریزی قبلی و جمع شدن تمام اعضا (شامل ۱۰ نفر از خانمها و ۱۱ نفر از آقایان می شد) و آمدن اتوبوس حرکت کردیم . ساعت ۲۱:۰۶ از پلیس راه شیراز –سپیدان رد شدیم .

تصاویر مربوط به این برنامه را میتواید اینجا مشاهده کنید

سکوت همه جا را فرا گرفتیم و ستارگان در آسمان بیشتر از همیشه نمایان شده بودند. بعد از مدتی بیشتر اعضا به خواب رفتند و بعضی دیگر باهم صحبت می کردند . ساعت ۲۲:۲۰ به پارکی در شهرستان سپیدان رسیدیم . هوا خیلی خنک بود. شام را آنجا صرف کردیم . حدود یک ساعت آنجا بودیم  که بعد از آن مجددا به راه خود ادامه دادیم . ساعت ۰۰:۵۵ بامداد به شهرستان یاسوج رسیدیم که پس از چند دقیقه توقف برای سوخت گیری به سمت شهرستان سی سخت حرکت کردیم . چند گردنه را رد کردیم تا به سی سخت رسیدیم . استراحت گاهی برای مسافران برپا کرده بودند که ما ساعت ۳ به آنجا رسیدیم و چادرهای خود را برپا کردیم برای استراحت وخواب . هوا سرد شده بود  همه از خواب بیدار شدیم . وسایلمان را جمع کریم و راهی دنا شدیم (۷:۱۸). در راه  چند گردنه وجود داشت  که اطراف آن پر از درختان و بوته های سرسبز بود که زیبایی را چند برابر می کرد از دور قله های دنا پیدا بود. روی قله ها پوشیده از برف بود .با شوق زیاد به آنها نگاه می کردیم و از اینکه ما می خواهیم این قله ها ی عظیم را فتح کنیم خوشحال بودیم . حال به پای کوه رسیدیم و زمان آغاز یک مبارزه . از اینکه می خواستیم قله های عظیم را صعودکنیم .  پیاده شدیم و حرکت کردیم . اطرافمان از بوته های گل ها وگیاهان پر بود . کوه شیب تندی داشت و کو له هایمان بسیار سنگین . تصمیم گرفتیم سرعت را پایین بیاوریم . ساعت ۹:۲۰ برای صبحانه ایستادیم . صبحانه را بامیل زیاد صرف کردیم . ساعت ۹:۵۵ به حرکت خود ادامه دادیم .در راه با گروه های کوهنوردی متعددی روبرو شدیم از جمله : گروه توزیع برق شیراز – گروه سیمان خوزستان – گروه شمس تهران – گروه استقلال شیراز – گروهی که از شهرستان بهبهان آمده بودند و … . هر چه بالا رفتیم برفها بیشتر می شد . صدای آب شدن برفها طنینی بود که همه را به وجد آورده بود . چشمه هایی نیز در دل کوه ها وجود داشت . پس از پیمودن مسیرساعت ۱۴:۵۰ به پناهگاه رسیدیم . دو پناهگاه وجود داشت که هر دو پناهگاه پر بود از گروه های مختلف . یکی از پناهگاه ها از سنگ ساخته شده بود سقفی به شکل نیم دایره داشت و دو طبقه بود و از دو طرف پنجره داشت .چند متر آن طرف تر یک پناهگاه دیگر وجود داشت که از آهن ساخته شده بود و سقف به صورت  نیم دایره و از دو طرف پنجره که در هر طرف دو پنجره وجود داشت . این پناهگاه ها در ارتفاع ۳۸۱۵ متری از سطح دریا واقع شده بودند . چادر ها را کنار این پناهگاه زیر آسمان آبی که تکه های کوچک ابر در آن وجود داشت و زیر نور آفتاب صرف کردیم . استراحت کردیم . پناهگاه فلزی خالی شد آنجا را برای اقامت خانمها قرار دادیم . تعدادی از همنوردان برای ایجاد هم هوایی با سرپرست گروه کمی به پایین رفتند و بعد از نیم ساعت برگشتند . هوا رو به تاریکی می رفت آسمان زیبا و زیباتر می شد . نسیمی می وزید . با تاریک شدن آسمان هوا سردتر شد وبادی سر گرفت. لباس های گرم به تن رفتند . شام خوردیم و خوابیدیم . خانمها داخل پناهگاه و آقایان بیرون پناهگاه در چادر اقامت کردند . ساعت ۷ صبح از خواب بیدار شدیم . صبحانه را صرف کردیم . یک ساعت بعد صعود کردیم به قله ی حوض دال . شیب این کوه از شیب کوهی که در روز قبل صعود کرده بودیم بیشتر بود . این کوه خشک بود و پوشش گیاهی نداشت . اما سنگهای ریزی داشت . با زیاد شدن ارتفاع هوا سردتر شد . از اینکه بدون هیچ مشکلی به قله های بالای ۴۰۰۰ متر صعود می کردیم خیلی خوشحال بودیم . چند متر به قله مانده بود که همه باهم سرود ملی را خواندیم تا به قله حوض دال رسیدیم . بالاخره لحظه ای که منتظرش بودیم فرا رسید .

خیلی زیبا بود . خدا را به خاطر این افتخار بزرگ سپاس گذاری کردیم . GPSما ارتفاع را ۴۳۲۸ متر نشان می داد.باد شدیدی می وزید. عکس های دسته جمعی گرفتیم . کمی استراحت کردیم و ساعت۱۰:۲۶ به سمت پناهگاه حرکت کردیم . از مسیری که برف نوردی بود را برای بازگشت انتخاب کردیم . صدای شادی بچه ها فضا را پر کرده بود . از این فضا برای برف بازی استفاده کردیم . ساعت۱۱:۵۵ به پناهگاه رسیدیم . ناهار را باشادی بیشتر صرف کردیم وسایلمان را جمع کردیم . دیگر زمان بازگشت بود خیلی ناراحت بودیم . دل کندن از این فضا بسیار سخت بود.  ساعت ۱۴ روز شنبه بود که از پناهگاه به سمت پایین حرکت کردیم .  در مسیر برگشت باز از مسیر برف نوردی استفاده کردیم که شادی آور بود . در پایین کوه گیاه به نام چویل می روید که از آن به جای نعنا در لبنیات استفاده می کنند . ما از این گیاه چیدیم  که بسیار خوش عطر بود. ساعت ۱۷:۴۵ به اتوبوس رسیدیم به سمت شیراز حرکت کردیم .

خداحافظ ای کوه های سر به فلک کشیده ……..آیا ما باز هم شما را ملاقات خواهیم کرد؟

به امید اینکه بتوانیم زمانی دیگر به این رشته کوه زیبا بیاییم راه بازگشت را آغاز کردیم . در شهرستان یاسوج استراحت چند دقیقه ای داشتیم و بعد حرکت به سمت شیراز . ساعت ۲۳:۴۵ به پلیس راه شیراز رسیدیم .

این بود گزارش این هفته که بسیار خوش گذشت .

به امید صعود های بالاترو موفقیت های روز افزون برای کوهنوردان از جمله” گروه کوهنورددی ردپا”

کارگروه تحقیقات و برنامه ریزی
احمدی