ابتدای سفر سه روزه ی ما میدان معلم بود. جمعی دوازده نفره که ساعت ۱۸:۳۰ رهسپار سفر شدیم. مقصد شهر سی سخت بود شهری در ۳۵ کیلومتری شمال غرب یاسوج. بنابراین از پلیس راه شیراز-سپیدان از شهر خارج شدیم و حوالی ساعت ۲۳:۳۰ به سی سخت در دامنه ی دنا رسیدیم. شب را در اردوگاه سپری کردیم و ساعت ۷ صبح بعد از شبی خنک با منظره ای باورنکردی روبرو شدیم! کوه های سر به فلک کشیده ی دنا و شهری سر سبز.
پس از صرف صبحانه و بستن کوله ها ساعت ۹:۲۵ به جاده ای زیبا و باور نکردنی پا گذاشتیم. مسیر رویایی بود، سبزی فراوان، کوه های سر به فلک کشیده و آب فراوان. در مسیر به چشمه میشی رسیدیم و گروه نفسی تازه کرد و عکسی به یادگار گرفت. در انتهای مسیر ماشین رو به چشمه سردو رسیدیم و عازم کوه گل شدیم. کوهی زیبا پوشیده از بوته های زیبا و رنگارنگ سبز و زرد که ترکیبی ماوراء تصور پدید آورده بود. در راه با عبور از چادرهای عشایر به دریاچه کوه گل رسیدیم. نفسی تازه کردیم و با آوای خوش هم وطنان لر زبان خستگی از تنمان بیرون رفت. در کنار دریاچه با منظره ای از ارتفاعات دنا، آقای سالاری توضیحاتی در مورد منطقه دنا ارائه نمودند از جمله این که ارتفاعات دنا متشکل از ۴۰ قله ی بالای ۴۰۰۰متر است که شرقی ترین آن ها قله ی پازن پیر و مرتفع ترین آن ها بیژن۳ با ارتفاع ۴۴۰۹ متر می باشد.
ساعت ۱۳:۳۵ از دریاچه کوه گل به چشمه سردو بازگشتیم که ارتفاعی معادل ۲۵۰۰ متر داشت. بعد از کوله چینی در ساعت ۱۴:۴۰ از محیط بانی به همراهی محیط بانان منطقه، گروه آماده ی حرکت شد. ۱۵:۰۵ به گردنه ی برباز رسیدیم و پیمایش مسیر آغاز شد. در مسیر ارتفاعات سر به فلک کشیده، پوشش گیاهی بوته ای و آسمانی زلال و آبی پیش رویمان بود. ۱۵:۲۰ از دامنه ی قله ی کل خرمن عبور نمودیم و ۱۵:۴۰ برای صرف نهار در نزدیکی آبشاری کوچک و در حالی که صدای آب گوش هامان را نوازش می کرد، توقف نمودیم. بعد از نهار و کمی استراحت در ساعت۱۷:۴۵ مسیر را ادامه دادیم و در ۱۸:۲۵ به دوراهی دوآب رسیدیم که سمت راست به برباز می رسید و مسیر سمت چپ ورودی تنگ نول بود و در نهایت در انتهای مسیر روز اول ساعت ۱۸:۴۵ در ابتدای تنگ نول برای برپایی چادرها، صرف شام و گذراندن شب توقف نمودیم. سرپرست گروه، آقای سالاری به همراه آقایان پرویزی و درباری برای شناسایی مسیر و ارزیابی منطقه شبانه راهی شدند و سایر افراد گروه در محل کمپ ماندند. بعد از صرف شام گروه برای تجدید قوا جهت پیمایش دره در روز بعد استراحت نمود. شبی آرام با ستاره هایی درخشان و البته سرد به همراه لالایی رود جاری.
صبح روز پنجشنبه ۶:۳۰ همه بیدار بودند و ۸:۱۵ صبحانه ای مبسوط در کنار رودخانه صرف شد. ۹:۴۵ بعد از کوله چینی مجدد و گذاشتن بارهای اضافه در چادرها کمپ را به طرف آبشار نول ترک کردیم. مسیر ماورای تصور بود. استقامتی عجیب که قلب هر ایرانی را به تپش وامی داشت. گیاهان وحشی در جای جای دره روئیده بود، سبزی همه جا را فراگرفته و در تضاد با صخره ها مناظری شگرف پدید آورده بود و رودی که همه ی این زیبایی ها را به هم پیوند می زد. در مسیر گروه در کنار چشمه ای جاری لبی تر نمود خستگی از جان شست.
آبشاری کوچک اما پر آب زیبایی مسیر را دوچندان نموده بود و این همه زیبایی با دیدن یخچال های دره ی نول تکمیل گردید. یخچالی که از میانه ی آن رود جریان داشت، آب سرد و زلال رود، روح را جلا می داد. محو این زیبایی ها بودیم که حوالی ساعت ۱۳:۲۰ پس از گذر از سبزی دره به یخچال بالایی دره ی نول رسیدیم و توفقی نیم ساعته برای کارگاه آموزشی، کارگاه آموزش یخ و برف نوردی با تدریس جناب سالاری. پس از اتمام کارگاه چند تن از بچه ها به تمرین آموخته ها پرداختند و به سمت آبشار به راه افتادیم. در ساعت ۱۴:۱۵ به ارتفاع ۳۲۰۰ متری رسیدیم. ارتفاعی که با توجه به شرایط بالاترین ارتفاع پیمایش گروه در دره ی نول بود. بعد از کمی استراحت و گرفتن عکس یادگاری ساعت۱۴:۴۰ به سمت محل کمپ و پایین دره به راه افتادیم.
در مسیر بازگشت که سریع تر و با توقف های کمتری همراه بود اعضای گروه به جمع آوری اندکی پونه ی کوهی نیز پرداختند. در ساعت۱۶ به محل کمپ رسیدیم و آماده ی صرف نهار شدیم. پس از برچیدن چادرها در ساعت ۱۸:۴۵ دره ی نول را ترک گفتیم و ۲۰:۴۰ به محل کمپ شب سوم در نزدیکی محیط بانی رسیدیم و چادرها را برای گذران شب دوم در طبیعت برپا نمودیم. صبح روز بعد و آخرین روز از سفر سه روزه مان ساعت ۷ صبح بیدار شدیم و بعد از صرف صبحانه و برچیدن چادرها و جمع کردن کوله ها به سرپرستی آقای اشکان سالاری برای دیدن آبشار نمک راهی شدیم. ۹:۲۵ به آبشار نمک رسیدیم. ۹:۵۰ و در مسیر بازگشت از آبشار در اقدامی زیست محیطی به جمع آوری زباله ها پرداختیم و با سردادن شعار های زیست محیطی، مردم محل را به پاسداری از محیط زیستشان تشویق نمودیم.
در انتها بعد از برداشتن کوله ها از محل کمپ شب قبل ساعت ۱۱ به چشمه سردو، محلی که مینی بوس انتظارمان را می کشید رسیدیم. طبیعت زیبای منطقه را بدرود گفتیم و ۱۱:۲۰ به سی سخت رسیدیم و در اردوگاه نفسی تازه کردیم و ۱۱:۴۵ رهسپار یاسوج شدیم. پس از توقفی کوتاه در یاسوج و عبور از سپیدان در مسیر پس از صرف نهاری دلچسب و سالم (نان و پنیر و هندوانه) در ساعت ۱۶:۱۰، به سمت شیراز حرکت کردیم و در انتها، سفرمان در ساعت ۱۷:۰۵ با رسیدم به شیراز به پایان رسید، سفری به یادماندنی و خاطره انگیز.
سرپرست و سرقدم: آقای محسن سالاری پاقدم: آقای سعادتی مسئول مالی: آقای کدیور پور
عکاسان و گزارش نویسان: آژنگ فرداد و بیتا قدرتی مسئول امور زیست محیطی: آقای مهرداد مرادی فرد
همنوردان: خانم ها حمیده افتخاری، لیلا طاهری کندر، آقایان پرویزی، درباری، عباس پور، محمد امیر مرادی فرد


اشتراک گذاری :  |   |   |   |   |   | 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.