صبح روز جمعه 17 مرداد ماه 99، ساعت 6 صبح در میدان معلم گرد هم آمدیم تا سفر یک روزه ی خود را به سمت روستای گردو کنگک از استان کهکیلویه و بویر احمد آغاز کنیم. قبل از سوار شدن به مینی بوس سرپرست برنامه میزان اکسیژن خون و دمای بدن همنوردان را چک کرد که خوشبختانه همگی در شرایط بسیار خوبی قرار داشتند. ساعت 6و10 دقیقه حرکت کردیم.بعضی از همنوردان بین راه سوار شدند و در نهایت جمعا 9 نفر به سمت جاده شیراز -سپیدان به راه افتادیم.داخل مینی بوس به دلیل رعایت پروتکل های بهداشتی پیشگیری از کرونا همه ی همنوردان ماسک پوشیده بودند، حدود ساعت 7و10 دقیقه توقف کوتاهی برای استفاده از سرویس بهداشتی در مجتمع رفاهی دالین داشتیم و سپس به سمت سپیدان حرکت کردیم. پس از عبور از سپیدان و گذشتن از تنگ تیزاب وارد جاده قدیم یاسوج شدیم و بعد از طی حدود 7 کیلومتر در سمت راست جاده وارد مسیر خاکی منتهی به روستای گردو کنگک یا گردو کنک (آنچه از گردو را که مغزش به دشواری درآید گردوی کنک و سوزنی گویند؛ لغتنامه دهخدا ) شدیم.نرسیده به روستا در ساعت 8 و 35 دقیقه کنار پل فلزی از مینی بوس پیاده شدیم و پس از چند دقیقه نرمش پیمایش شروع شد از پل فلزی عبور کرده به سمت روستا حرکت کردیم سمت راست مسیر سراسر حوضچه های پرورش ماهی دیده می شد.پس از عبور از روستا وارد تنگه ی گردو کنگک شدیم که رود خروشان و زیبایی از میان آن می گذشت، اطراف رود مملو از درختان گردو بود. از گیاهان دیگری که دیده می شد می توان به درختان بلوط و بید و گونه هایی از گون ، شکر تیغال ، برگ بویی زاگرس و…اشاره کرد.از مسیر پاکوب گذشتیم و گاهی نیاز می شد برای یافتن مسیر مناسب تر از میان رودخانه گذر کنیم.در جای جای مسیر چشمه های کوچکی از دل کوه سر برآورده بود که زیبایی منطقه را دو چندان می کرد. خانواده های زیادی را در طول مسیر دیدیم که برای تفریح و شب مانی در کنار رودخانه چادر زده بودند.که هر چه پیش می رفتیم تعدادشان کم می شد .ساعت 9 و 45 دقیقه به چشمه ی اصلی رسیدیم که چند چشمه در کنار هم از دیواره ی کوه جاری بودندو در کنار آب بسیار زلال رود فضایی رویایی به محیط بخشیده بودند. همان جا برای صبحانه توقف کردیم، پس از صرف صبحانه و گرفتن چند عکس به سمت آبشار حرکت کردیم.مسیر بعد از چشمه دارای پوشش گیاهی کمتری بود و کف تنگه در بستر رود تقریبا آبی دیده نمی شد . گویا آب آبشار در قسمتی از مسیر در زیر زمین جریان داشت و در نزدیکی چشمه ها به سطح زمین می رسید و رود پر آب ابتدای مسیر را تشکیل می داد.پس از گذشتن از منطقه ی خشک هر چه به آبشار نزدیک تر می شدیم رود خروشان تر و درختان شاداب تر می شدند جلوتر که رفتیم مسیر تقریبا صخره ای شد و ناچار شدیم از میان رود عبور کنیم در بعضی نقاط عمق آب بالاتر از زانو و بسیار سرد بود…سرانجام در ساعت 12 ظهر به کنار آبشار زیبای گردو کنگک رسیدیم،ارتفاع آبشار حدود۷متر بود و حوضچه ای طبیعی زیر آن تشکیل شده بود که عمق آب جمع شده در آن حدود یک و نیم متربود و اطراف آن توسط صخره های مرتفع محصور شده بود ، حدود یک ساعت مشغول شادمانی و عکس گرفتن شدیم و در ساعت 13 سرتا پا خیس راه برگشت را در پیش گرفتیم… در راه برگشت وقتی از منطقه ی کم آب و گرم عبور می کردیم لباس هایمان خشک شد .در ساعت 14و30 دقیقه به چشمه رسیدیم و ناهار را روبروی منظره ی زیبای چشمه صرف کردیم و پس از کمی استراحت حدود ساعت 16 به سمت روستا به راه افتادیم . پس از عبور از روستا و پل فلزی و طی کردن چند کیلومتر به مینی بوس رسیدیم پس از نرمش سرد کردن در ساعت 17و30 دقیقه سوار مینی بوس شدیم و به سمت سپیدان و سپس شیراز حرکت کردیم. در نهایت ساعت 19و 30 دقیقه در میدان معلم شیراز پیاده شدیم و خاطره ای شیرین به همراه همنوردان خوب ردپا از مکانی جدید بر خاطراتمان افزوده شد.
گزارش : مینا شعبانی