به  نام او كه كوه ها  را آفريد كه مظهر استقامت ما باشند

گزارش صعود به قله ختابون در تاريخ 1390 .2.16
مناسبت  : روز شيراز
مكان : قله لاله ختابون (خاتون) در (منطقه بوانات)
مدت برنامه : دو روزه (پنج شنبه و جمعه )

معرفي منطقه بوانات : شهرستان بوانات در شمال شرقي استان فارس مي باشد و اين شهرستان بين 35 درجه و 20 دقيقه نسبت به نصف النهار مبدأ و 29 درجه و 45 دقيقه نسبت به خط استوا قرار دارد و ارتفاع آن از سطح دريا بين حداقل 2000 متر و حداكثر 3333 متر (قله كوه خاتون) مي باشد.

24 نفر از اعضاي گروه كوهنوردي ردپا كه در برنامه شركت داشتند :
بانوان : طاهره منفرد – ساناز خوشخو –  ليلا زارع –  فرزانه محيط –  زينب كديور – زهره عسكري – اعظم پناه پوري – مزده فهندز 0
آقايان : محسن سالاري – اشكان سالاري – احسان سالاري – ميلاد غفاري – سيد امير حسين عظميمي نزاد – ابراهيم حسيني – سياوش زارع – رضا منفرد – فرزاد غفاري  – امير برجيان – رضا رهنورد – اسد ا… شريفي – كيامرث كاوه – ذبيح مند – سيد مسعود حسيني –  مجتبي محيط 0

سرپرست خانم ها : طاهره منفرد
سرپرست برنامه : ذبيح مند
امدادگر : ابراهيم حسيني – سيد امير حسين عظيمي نزاد
عكاس : رضا رهنورد
نويسنده گزارش : ساناز خوشخو

به ياري خداوند صعود به قله لاله ختابون در تاريخ 1390 . 2. 16 در مدت دوروز پنج شنبه و جمعه در به انجام رسيد و 24 نفر در برنامه شركت داشتند و دراتمام برنامه تمامي اعضا در  كمال صحت و سلامتي به اميد صعود قله اي ديگر راهي شيراز شديم.
در روز پنج شنبه در ساعت 9 شب از شيراز راهي بوانات شديم ولي ابتدا در خود محل تخت جمشيد(اثر مهم هخامنشيان )توفقي براي نماز و شام داشتيم و در ساعت 23 شب تخت جمشيد رو ترك كرده به  مسير اصلي راه شديم  و مسير اصلي ما گذر از مرودشت به سمت سعادت شهر بود و از انجا به سمت منطقه بوانات بود و در طول مسير از كنار ميراث جهاني پاسارگاد رد شديم و من به اشتياق دوباره پاسارگاد نگاه  به اينده دوختم.
بعد از گذشتن پاسارگاد و طي كردن مسافتي در مسير به منطقه مورد نظر يعني قادراباد رسيديم واز سمت راست جاده وارد به مسير فرعي شديم و در حدود سه كيلومتر بيش رفتيم و در ساعت 2 مستقر شديم و كمپ ايجاد كرديم و چادر برپا شد و اقايان طبق تقسيم بندي كه صورت گرفته بود به صورت ساعتي كشيك دادند و در ساعت 2: 30 ساعت خاموشي و تجدد قوا بود و صبح روز جمعه در ساعت 6 : 30 اعلام حركت شد و در ساعت 7 صبح كمپ برچيده شد و راهي پاي كوه شديم و در ساعت 7 : 30 دقيقه صبح وارد مسير اصلي پيمايش كوه شديم  در ساعت 8 صبح به چشمه اب شيرين كوه رسيديم و از اب زلال چشمه برداشتيم و به مسير خود ادامه داديم و در ساعت 9 : 45 دقيقه صبح در ارتفاع 2975 متري وقفه اي براي استراحت گرفتيم و بعد از 7 دقيقه وارد مسير صعود به قله شديم نكته بسيار مهمي كه در مسير نظر من را به شدت جلب مي كرد تكه هاي كوچك و بزرگ سفالينه هاي اخرايي رنگي(متمايل به قرمز) بود كه متعلق به دوره هخامنشيان بود چون سبك پرداخت و خوصيات سفال هاي اين دوره را شامل مي شد و در ارتفاع 2965 متري بسيار به وفور ديده ميشد و البته فاقد نقش و نگار خاصي بود مطمنا اين ظروف كه اكنون متروك و تخريب شده بود روزي از وسايل زندگاني مردمي بوده است كه در محل كوه زندگي مي كردند و البته سفال ها تا ارتفاع 2965 به بعد كمتر و كمتر شد و اين موضوع  رو دقيقا مشاهده كردم چون مطمنا به علت ارتفاع بالاي كوه زندگي و رفت و امد بسيار مشكل ميشده است . براي همين سفال ها كه نشانه زندگي بوده است كمتر و كمتر ميشده و يا شايد عده اي براي شكار و اتراق و گذر از كوه به ان محل رفت و امد داشتند و براي همين اين اثاررا از خودشان به جا گذاشته باشند.و در طول مسيراين نكات براي من قابل مشاهده و مهم تلقي مي شد و البته از نظر زمين شناسي رگه هاي بسيار زيباي از  مس هم و به نسبت كمي سنگ آهن ديده مي شد وسنگ هاي مرمر با نقش طبيعي بسيار زيبا يي در دو رنگ سفيد و مشكي با رگه هاي قهوه اي ديده مي شد كه مطمنا در صنعت سنگ نقش بسزايي خواهد داشت.
بعد از گذشتن از مسير كوهپيمايي وارد مسير منتهي به قله شديم كه قسمت هايي از كوه برف  با برف جلوه اي زيبايي داشت و هر چه به قله نزديكتر شديم برف ها بيشتر شدند و البته طوري كه باعث سردي هوا يا مزاحمت ما در پيشروي به سمت قله باشند اصلا نبود و در ساعت 12 ظهر توانستيم بعد از گذر از قسمت صخره اي كوه به قله برسيم و قله توسط سنگ چين هايي مشخص شده بود و نماي بسيار جالبي رو از مسيري كه بالا امده بوديم به ما نشان ميداد ومناظري كه من ديدم اين بود كه در سمت راست  و چپ من دو منظره كاملا متفاوت ديده ميشد كه تعجيب رو ميشد در ديدگان ببينده به وضوح ديد.
در سمت راست روستايي بسيار سر سبز و زمين هاي كشاورزي بسيار زيبا ديده مي شد كه نماي جذابي رو به ببينده القا ميكرد ولي در سمت چپ يك زمين كاملا بدون  پوشش گياهي ديده مي شد كه خالي از سكنه و به جرات ميتونم بگويم كه حيواني هم در ان محل ديده نمي شد در واقع نوعي شن زار بود و يا زمين باير بود .
تا قله در حدود 5 ساعت كوهپيمايي و صعود به قله داشتيم و20 دقيقه براي تجدد قوا استراحت در نظر گرفته شد  و بعد از زمان مقرر اقدام به پايين رفتن از كوه نموديم و از مسيري متفاوت به سمت محل اوليه خودمان برگشتيم و در زمان برگشت تمامي گياهاني كه در مسير وجود داشت توسط اقاي دكتر امير برجيان به اعضا گروه شناسايي و  معرفي شد ند .
گياهاني از قبيل :انواع گون كه در ارتفاع 3000 متري روييده بودند و درختان نارون و الاله هاي بسيار زيبا كه در قسمت منطقه برفي تعدادشان زيادتر بود و گباه جاشير و نعناي كوهي و بابونه و آويشن نيز از گياهان كوهي  بودند .
در زمينه مشخصات جانوري به تعداد بسيار زياد حشرات به خصوص سوسك بالدار سياه رنگ و كفشدوزك  اشاره ميكنم و البته مورچه هاي بزگ سياهرنگ نيز ديده شدند .و در ادامه مسير به قسمتهايي سيديم كه همه ما را به احتياط و ايمني بيشتر دعوت مي كرد يعني قست شن زار(شن اسكي) كه كمي دشوارتر از قسمت هاي ديگر پيموده شد و در ساعت 15 : 40 يه به محل پاي كوه رسيده  و اعضاي 24 نفره گروه كوهنوردي ردپا توانستند پيمايش كوه 3472 متري صعود به قله رو با موفقيت به اتمام برسانند و در كنار صعود خاطرات فراموش نا شدني شيرين اين صعود  را به برگه ارزشمندي در ذهن خود تبديل كنند.


اشتراک گذاری :  |   |   |   |   |   |