باز کن پنجره ها را..

 باز کن پنجره ها را، که نسیمروز میلاد اقاقی ها راجشن می گیرد، و بهار،روی هر شاخه، کنار هر برگ،شمع روشن کرده است.  همه ی چلچله ها برگشتند،و طراوت را فریاد زدند.کوچه یکپارچه آواز شده است،و درخت گیلاس،هدیه ی جشن اقاقی ها را،گل به دامن کرده استباز کن پنجره ها را ای دوست!هیچ یادت هست،که […]

فريدون مشيري : اي عقاب درافتاده بر خاك شهپرت گرچه بسته باز است اي هماي پر افشانده بر سنگ بال‌هاي تو در اهتزاز است اي ستون‌هاي سرسوده بر ابر جاي تو همچنان بر فراز است مهر تو در دل ما فزون باد