باز کن پنجره ها را..

 باز کن پنجره ها را، که نسیمروز میلاد اقاقی ها راجشن می گیرد، و بهار،روی هر شاخه، کنار هر برگ،شمع روشن کرده است.  همه ی چلچله ها برگشتند،و طراوت را فریاد زدند.کوچه یکپارچه آواز شده است،و درخت گیلاس،هدیه ی جشن اقاقی ها را،گل به دامن کرده استباز کن پنجره ها را ای دوست!هیچ یادت هست،که […]

منوچهر ستوده که دکترای ادبیات پارسی از دانشگاه تهران دارد، در تالار باستانی پاریزی دانشکده ادبیات دانشگاه تهران، گفت: راهی که من رفتم، شاید برای همه ممکن باشد. باقی آن آن همتی است که انسان را در آن می­کشاند. من مرد زندگی شهری نیستم. من از شهر گریزانم…

فریدون مشیری : ای عقاب درافتاده بر خاک شهپرت گرچه بسته باز است ای همای پر افشانده بر سنگ بال‌های تو در اهتزاز است ای ستون‌های سرسوده بر ابر جای تو همچنان بر فراز است مهر تو در دل ما فزون باد