چنین گویند که کیخسرو سروشی آسمانی بشنید و تاج و تخت شاهی را  رها نمود. یاران و پیروانش خود را در مکانی به نام تل خسرو( مکانی در جنوب یاسوج) جمع می نمایدو مطلب را با ایشان در میان میگذارد. با وجود مخالفت شدید آنان وی پادشاهی را به لهراسب واگذار می کند و از یاران خود می خواهد که وی را ترک گویند.علی رغم گوشزد های کیخسرو که فقط کسانی که از فر ایزدی برخوردار می باشند می توانند این راه را طی کنند وگرنه نابود خواهند شد.

سی سوار ستبر و رشید از جمله بیژن از این خواسته سرباز می زنند و به همراه  او راهی منطقه ای می شوند که امروز به یاد این سی پهلوان  سی سخت نامیده می شود..
در بین راه این سی پهلوان  گرفتار برف و بوران شده و ناپدید می گردند و آخرین آنها نیز بیژن بود که نزدیک گردنه ای که امروز به نام گردنه بیژن خوانده می شود ناپدید می گردد.بعد از مرگ بیژن کیخسرو در چشمه ای به نام شوکونم ( چو کونم) در شمال دنا خود را تطهیر می کند و بر روی سنگ بزرگی به نام برد شاه ( برد=سنگ) به عبادت می ایستدو پس از آن با ورود به غاری که امروزه  به غار کیخسرو مشهور است و در منطقاه ای که منطقه آسمانی نام دارد و در نزدیکی روستای خفر قرار گرفته به آسمان عروج می کند. اهالی آن منطقه معتقدندکه کیخسرو نمرده و روزی باز خواهد گشت.همانطور که میبینیم دنا کوهستانی است که با افسانه ها و تاریخ ایران گره خورده و جای جای آن یاد آور حماسه ها و دلیر مرد یهای پهلوانان این مرز و بوم می باشد.
خط الراس دنا که شامل بلندترین قله های رشته کوه زاگرس می باشد به طول 70 کیلومتر از گردنه میمند شروع و به قله پازن پیرختم می شود.بلندترین قله دنا قله قاش مستان یا بیژن 3 نام دارد.

یک ترانه بختیاری می گوید:

   کُه دٍنانٍه بکنُم خاکِ سٍه ببیزُم          مٍشک و عنبرٍس کُنُم سی زُلف عزیزُم
یعنی: کوه دنا را بکنم و خاکش را ببیزم(غربال کنم)           آن را مشک و عنبر کنم برای زلف عزیزم

  • مدیر سایت
  • ۱۶ تیر ۱۳۹۲
  • 377 بازدید

اشتراک گذاری :  |   |   |   |   |   |