پیرو اطلاعیه قبلی به آگاهی کلیه گروههای محترم کوهنوردی استان میرساند که روز جمعه 30/2/1390 مصادف است با سالروز فتح اورست توسط دلاور مردان کوهنورد کشورمان ، از این رو در تاریخ فوق در منطقه برم فیروز گرد آمده و خاطره این روز که بی شک نقطه عطفی در تاریخ کوهنوردی میهن اسلامی مان می باشد را گرامی میداریم .
محمود رحامیان
دبیر هیات
پنجاه و یک سال پیش در روز 29 مه سال 1953 در حدود ساعت30/11 دقیقه صبح دو کوهنورد بنامهای ادموند هیلاری از نیوزلند و تین سینگ نواری از نپال در معیت یک تیم انگلیسی به سر پرستی سر جان هانت قله اورست را برای نخستین بار صعود کرده و بدین ترتیب بشر پا بر بلند ترین نقطه کره زمین نهاد …این قله که 8848 متر ارتفاع دارد و نپالیها به آن “چومولونگا” و تبتی ها به آن “ساگارماتا “می گویند به افتخار سر جرج اورست ,کسی که ارتفاع آن را اندازه گیری کرده بود, از سوی انگلیسها “اورست ” نامیده شد . واز آن زمان تا هنگام فتح قله تلاشهای زیادی در جهت صعودآن صورت پذیرفت که همگی ناکام ماند.از مهم ترین آنها می توان به صعود جرج مالوری و اندرو اروین در دهه20میلادی (1924)اشاره کرد,آن دو در نزدیکی قله هم دیده شدند(در فاصله 200الی 300متری قله) و سپس در میان ابرها از نظرها ناپدید شده و هیچگاه از قله باز نگشتند تا خبر موفقیت یا عدم موفقیت خود را بازگو نمایند ,و این صعود درپرده ای از ابهام قرار گرفت (البته پیکر مالوری پس از 75 سال در ارتفاع 7800 متری در حالیکه تقریباًً سالم بوده پیدا شد ولی شواهدی دال بر فتح قله در نزد او یافت نشد).و یکی دیگر از مهمترین تلاشهای صورت گرفته, صعود یک گروه سویسی بود (سال1952) که تا فاصله 200متری قله نیز پیشروی کردند و جالب اینکه تنها کسی که از این گروه در بالا ترین ارتفاع ممکن قرار گرفت همان شرپا تین سینگ بود که تا ارتفاع 8600 متری خود را رساند ولی به دلیل شرایط بد هوا مجبور به بازگشت شد تا اینکه در سال بعد در معیت هیلاری موفق به فتح قله شد.پس از این صعود و فروکش کردن هیجانات اولیه, انگلیسها افتخار فتح قله را از آن خود می دانستند و مردم شبه قاره نیز به همین ترتیب, این بود که ناگهان همه چیز بهم ریخت و آن تلاش و همدلی و وحدتی که پس از ماهها موجب فتح بلند ترین قله کره زمین شده بود جای خود را به کینه وکدورت و دشمنی داد.شرقی ها انگلیس را متهم می کردند چون همیشه استعمار گرانه این مهم را نیز می خواهد از آن خود نماید و در مقابل انگلیسها در یک جنگ تبلیغاتی و مطبوعاتی بین المللی بر علیه شبه قاره, اولین کسی را که پا بر فراز قله گذاشته بود هیلاری معرفی کردند و از آنجایی که او را یک بریتانیایی می دانستند (نیوزیلند از مستعمرات انگلیس بود) لذا این افتخار را به حق از آن خود می دانستند وحتی این داستان تا بدآنجا پیش رفت که در برپایی جشنی به همین مناسبت (و مصادف با ایام تاج گذاری ملکه انگلیس), ملکه جوان فقط به هیلاری تبریک گفت و نامی از تین سینگ به میان نیاورد.انگلیسها که دیری نبود از شبهه قاره بیرون رفته بودند و دل پری از این موضوع داشتند سعی کردند تا از هیلاری به عنوان یک ابزار تبلیغاتی استفاده کنند و هیلاری جوان نیز زود فریفته شد و سرمست از غرور این پیروزی درمصاحباتی که برای این منظور ترتیب داده می شد, صراحتا اعلام کرد که من اول به قله رسیدم و این من بودم که تین سینگ را به بالا می کشیدم و در زیر قله او همچنان یک ماهی در میان طناب پیچ وتاب می خورد.هندی ها نیز تین سینگ راترغیب کرده تا ساکت ننشیند و در مقام دفاع از خود پاسخ گو باشد اما این شرقی ساده و دل پاک اهل سیاست نبود ,لذا سکوت اختیار کرد و برای رهایی و گریز ازین بازی کثیف در انزوا به الکل پناه آورد و سالها بعد نیز در اثر بیماری کبدی ناشی ازالکلیسم در گذشت.تین سینگ تنها در اواخر عمر لب گشوده و با انتشار کتابی در مورد خاطرات خود از این سفر به بیان شرح ما وقع پرداخت و درکمال تواضع و فروتنی اعتراف کرد که در حدود 2یا3 گام عقب تر از هیلاری به قله دست یافته ,ودر حقیقت این هیلاری است که اولین فاتح قله می باشد.هیلاری نیز که بعدها به لقب سر مفتخر شد پس از سکوتی که تین سینگ اختیار کرد, لب فروبست و به ناگاه تغییر رویه داد و به سرعت به نپال بازگشت و با ثروتی که از این مهم نصیب او شده بود خویشتن را تماماً وقف خدمت به مردم محروم این منطقه کرد تا آنجا که امروزه در نپال او را بیش از این که به عنوان فاتح اورست بشناسند به سبب خدمات جوانمردانه ای که به مردم فقیر این خطه کرده است می شناسند. هیلاری در اواخر عمر تین سینگ به نزد او رفت و به خاطر مسائل فی مابین که در گذشته پیش آمده بود از او دلجویی کرد (اختلافاتی که در حقیقت نه او بلکه سیاست بازان کثیف آنرا پیش کشیده وبه آن دامن زدند).سالها پس از مرگ تین سنگ(تین سینگ در سال 86 19بدرود حیات گفت) در حدود 2یا 3 سال گذشته بود که سرادموند هیلاری بنا به اصرار مطبوعات در مصاحبه ای راجع به چگونگی فتح قله این چنین عنوان کرد:
“فقط از برای آرامش روح آن مرد بزرگ(اشاره به تین سینگ) این را می گویم , که ما تقریباً باهم به قله رسیدیم و آن چند گام که من جلوتر بر می داشتم نه از سر احتیاج بلکه فقط وفقط از بابت التزام بود.”
سر ادموند هیلاری در هنگام فتح قله اورست 30 ساله بود و قبل از آن به کار پرورش زنبور اشتغال داشت, او چند سال پس از صعود به اورست در یک حادثه تلخ (سقوط هواپیما) همسر و دو فرزند خردسال خود را ازدست داد,وسالها بعد مجدداً ازدواج کرد.هیلاری پس از فتح قله اورست بجز اندک زمانی مابقی عمر خود را در جهت آبادانی و محرومیت زدایی و کمک به پیشرفت فرهنگی منطقه نپال صرف کرد.این آواخر نیز کتابی را تحت عنوان “منظره از فراز قله” به رشته تحریر درآورده است.
به هر روی نام این دو بزرگ مرد بر برگ زرینی از تاریخ می درخشد,برگ زرینی از تاریخ که بر سطور آن فتح بلندترین قله زمین توسط انسان ثبت گردیده است.
کارگروه برنامه ریزی و تحقیق :
احمدی