پیمایش غار بیشو سیمکان جهرم

روز جمعه  8 آذر 98 ، ساعت 6 صبح، به اتفاق جمعی از همنوردان باشگاه رد پا در میدان معلم جمع و سوار مینی بوس شدیم و به سمت پلیس راه شیراز- فسا حرکت کردیم .در بین راه چند نفر از همنوردان به ما پیوستند و جمعا 10 نفر شدیم که به سمت میمند حرکت کردیم .در طول مسیر یکی دو جا برای خرید و استفاده از سرویس بهداشتی توقف کردیم. صبحانه را در داخل ماشین خوردیم و ساعت حدود 8 به شهر میمند رسیدیم ،از آنجا  در مسیر  جاده سیمکان حرکت کردیم تا به روستای دوزه رسیدیم مسیر را ادامه دادیم تا روستای کوشکسار . در ابتدای جاده خاکی از ون پیاده شدیم . همزمان جمعی از همنوردان هیئت کوهنوردی فیروز آباد به ما ملحق شدند ، همگی سوار بر نیسان در جاده خاکی ادامه مسیر دادیم  و دشت وسیعی را طی کردیم تا ابتدای مسیر پیمایش ، ساعت حدود 9 از نیسان پیاده شده و پیمایش را شروع  کردیم .مسیر شیب کمی داشت ولی تکه هایی از آن سنگی بود که جاهایی که سنگ ها جلبک بسته بودند باعث سر خوردن می شدند.با احتیاط حرکت کردیم تا به تنگ بیشو رسیدیم ، در نیمه های تنگ بیشو دهانه غار که نسبتا بزرگ هم بود در سمت راست پدیدار شد دهانه حدودا 40 متر از کف دره بالاتر بود. حدود ساعت 11:30 پس از طی مسیری که کمی دست به سنگ داشت به دهانه ی غار رسیدیم .پس از تعویض لباس ساعت 12 وارد غار شدیم. در جای جای غار دسته های خفاش که در نقطه ای رو ی سقف تجمع کرده بودند دیده می شد .استلاگمیت و استلاکتیتها که هنوز در حال رشد بودند در همه جا به چشم می خورد  و در قسمتهایی تشکیل ستون داده بود.سعی کردیم با کمترین آسیب رساندن این سازه های طبیعی و زیبای درون غار مسیر را طی کنیم .در بعضی مناطق مجبور به نشستن بودیم .جهت پیمایش با فلش هایی مشخص بود،  در انتهای مسیر به دالان کوچکی رسیدیم که عبور کردن بعد از آن ممکن نبود .چند عکس یادگاری گرفتیم و برگشتیم .ساعت 13 به دهانه غار رسیدم .برای ناهار به کف دره بیشو که چشمه ای کوچک در آنجا قرار داشت رفتیم. پس از صرف ناهار به پاکسازی اطراف چشمه پرداختیم و ساعت حدود 14:50 دقیقه مسیر برگشت را پیش گرفتیم .به دشت که رسیدیم سوار نیسان شده و حدود ساعت 16 در روستای کوشکسار پیاده شدیم.با همنوردان خداحافظی کرده و سوار برمینی بوس شدیم به سمت میمند حرکت کردیم.در میمند چند دقیقه ای برای خرید عرقیات توقف داشتیم و سپس به سمت شیراز حرکت کردیم و در ساعت 19 در میدان معلم پیاده شدیم.

با تشکر فراوان از همگی اعضای گروه که خاطره ی زیبای دیگری را به خاطراتمان افزودند.

گزارش:مینا شعبانی