بلعزار

جهت مشاهده تصاویر روی عکس کلیک یا به قسمت گالری مراجعه کنید

گزارش غار نوردي غار بلع زار گروه كوهنوردي ردپا در تاريخ 6/3/1390
موقعيت غار : غار بلع زار ( واقع در استان فارس در بخش ارژن )
نشاني  دقيق غار : استان فارس – شهرستان شيراز-بخش ارژن – دهستان هفت برم كد يان – 2 كيلومتري شمال روستاي بلع زار .
طول غار : 1500 متر – عمق غار : 20 متر – تعداد دهانه : 2 دهانه
سن زمين شناسي غار :  تعلق به دوران ميوسن زيرين و قدمت غار برطبق سنگ هاي رسوبي غار به 20 ميليون سال قبل مي رسد.
پيمايش غار توسط گروه : 4 ساعت(به انضمام پيمايش چند راه فرعي )
تجهيزات همراه گروه : چراغ پيشاني(هدلايت) – كلاه ايمني – لباس مخصوص غارنوردي –  نقشه غار –
بي سيم – دوربين .

شهرت نام روستا بلع زار : نام اين غار از روستاي بلع زار گرفته شده است.بلع زار در گويش محلي به معناي  نوعي گياه به نام (ريشه مك-شيرين بيان)مي باشد كه در منطقه بسيار يافت مي شود نام گذاري شده است.

به اميد پروردگار در ساعت 7 صبح روز جمعه به تاريخ 6 خرداد 1390 به قصد غارنوردي غار بلع زار با تعداد اعضاي 22 نفر از شيراز خارج شديم و در ساعت30/7 صبح وارد  مسير منتهي به هفت برم  شديم و در حدود 15 كيلومترراه جاده اي به سمت درياچه هفت برم و بعد از از محل درياچه تا خود روستاي بلع زار بود و در ساعت 8 صبح در محل درياچه هفت برم  بوديم و درياچه در زير نور صبحگاهي زيباتر نمود پيدا كرده بود و به شكل هندسي بيضي بسيار نزديك بود و داراي اب زلالي بود.

بعد از گذشتن حدود 2 كيلومتر از درياچه وارد سمت راست جاده شديم و بعد از حدود 10 دقيقه براي رسيدن به روستاي بلع زار وارد فرعي سمت چپ مسير شديم و در ساعت 30/8 در محل روستا توقف كرديم و بعد از برداشتن تجهيزات مخصوص غار نوردي رهسپار غار شديم .
غاردر قسمت غربي روستا در فاصله اي در حدود 2 كيلومتري واقع شده بود ابتدا قبل از ورود به غار به تمرين حركات پا مرغي و سينه خيزپرداختيم  و سرپرست گروه آقاي محسن سالاري در خصوص مسير يابي  در غارنقشه اي تهيه كردند بودند و از روي نقشه نقاطي كه در غار با آنها برخورد خواهيم داشت رو برايمان توصيف و تشريح كردند و در خصوص نام محل و مختصات و ديگر ويژگي هاي غار و منطقه توضيحاتي براي اعضا گفتند و بعد از توضيحات ايشون وارد منطقه اي شديم كه در ابتدا راه به صورت سرازيري با شيب تندي بود و در سمت راست مسير دره كوچكي ديده مي شد كه نهري بسيار  كم آبي در ان جاري بود و در سمت چپ راه  مسير بسيار تندي ديده ميشد تعداد بسيار زيادي از  درختان كوهي ديده مي شدند و بعد از حدود 20 دقيقه راهپيمايي نوبت به فرود به سمت غار شديم و از سرازيري بسيار ليزي كه ريزش بسياري داشت به سمت پايين دره رفتيم  در كنار غار ني زاربسيار كوچكي ديده مي شد و اب بسيار كمي در ني زار جاري بود و بعد از يك پيچ كوچك به دهانه غار رسيديم و 10 دقيقه توقف بوديم و پس از توضيحات دوباره اقاي محسن سالاري وارد غار شديم ابتدا خود ايشون و بعد از ايشون اعضا يكي يكي وارد مسير غارنوردي شدند و پا قدم آخر  اقاي مجتبي محيط بودند.و ايشون نفر اخر وارد غار شدند.
دهانه غار بسيار  باريك و كوتاه بود سبب شد اعضا  براي ورود به غار از همان دقايق ابتدايي به صورت سينه خيز وارد شوند و بخصوص  سينه خيز درون ي نهر كوچكي كه اب سردي درونش جاري بود و زماني كه به حالت سينه خيز بوديم به طرف شمال غار حركت كرديم و بعد از حدود ربع ساعت تمامي اعضا به راهروي كوچكي رسيدند و بعداز گذر راهرو كوچك به قسمت عريضي كه به تالار بزرگي شبيه بود وارد شديم و مسير بزرگتر شد و نهر بزرگتري درون تالار اصلي غار در جريان بود و از  آهنگ بسيار دلنواز اب روان در كل غار ارامش عجيبي به چشم مي خورد و البته غار داراي زمين شناسي بسيار غني و داراي سنگ هاي بسيار جالب توجه بخصوص جويس بود كه اين سنگ برق خاصي در تاريكي غار داشت و با نور انداختن بر روي سنگ يك رنگين كمان كوچكي ديده ميشد و در تالار اصلي غار در ديواره ها و سقف غار سنگ جويس ديده  به وفور ديده ميشد مي شد و نماي غار رو صد برابر زيباتر كرده بود و در كل غار اين سنگ زيبا وجود داشت و در هر قسمت زيبايي خاصي به اطرافش داده بود .
مسير حركت در غار بسيار ريزشي و كاملا گل الود بود و بوي رطوبت تا لحظه برگشت از غار به مشام مي رسد و اين غار به خاطر نفوذ اب و فراسايش توسط ان داراي راهرو هاي بسيار در سقف شده بود و به صورت لايه لايه ديده مي شد و گاها طبقات بسيار روي هم ديده ميشد و كه در بعضي نقاط غار سقف به شدت به خاطر فرسايش شديد آب تغيير شكل اساسي ديده بود و شكل هاي خاصي رو به وجود آورده بود و در همون مسير ابتدايي در سقف يك عقابي ديده مي شد كه با نوك تيز رو به زمين در حركت بود و اين تشبيه بسيار مناسبي براي اين شكل خاص بود و بسيار زيبا و جالب بود در غار قنديل زياد ديده نمي شد مگر چند مورد آن هم به صورت كوتاه و كوچك .در مسير حركت شيب خاصي ديده نمي شد مگز گذشتن بعضي از تخت سنگ هاي بزرگ بيشتر نهر اب ديده ميشد كه در بعضي نقاط  بسيار پرآب و در بعضي ديگر كم آب بود .ديواره غار بسيار در مسير هاي ابتدايي بسيار شكننده طوري كه با ضربه بسيار كوچكي دچار ريزش مي شد ديواره در غار گاهي از سنگ هاي بسيار سخت بودند و ددر بیشتر موارد کانی ژیپس به صورت بلوری بر دیواره های غار نمایان بود که درخشش خاصی نشان می داد. دركنار هاي ديواره كه بسيار پر رطوبت بودند ماسه نيز شكل گرفته بود .
گروه بعد از عبور از همين زيبايي  براي اينكه بهتر بشه زيبايي هايي غار رو مشاهده كنند از راههاي فرعي بسياري عبور كرد و از مسير هاي متفاوتي اين زيبايي هاي خدادادي رو مشاهده كرد.
در ساع 11 ظهر به محيط بسيار عريضي رسيدم كه شبيه به يك تخت سنگ بزرگي بود كه در ميانه غار به وجود آمده بود كه شيب ملايمي داشت و در كناره تخت سنگ آب در جريان بود و از سمت چپ تخت سنگ وارد ادامه مسير شديم و بعد از حدود 15 ديقه مسير باريكتر شد طوري كه بايد با حركت پامرغي از بعضي نقاط عبور ميكرديم و در اين حين زمن هم بشدت گل الود بود طوري كه گام ها به شدت در آن فرو ميرفت و بعداز گذشتن از مسير سخت گل الود وارد فضايي كه بزرگتر بود شديم كه تخت سنگ هاي بيساري ديده ميشد و نكته قابل توجه اين تخت سنگ ها قارچ هاي بسيار زيبايي بود به رنگ سفيد كه روي انها رشد كرده و البته بسيار سمي بودند و شيره سبز و نارنجي پررنگي در اطرف قارچ ها ديده مي شد كه گروه براي بهتر پي بردن به اينكه اين ماده چيست از آن ماده توسط يك پلاستيك نمونه برداري كرد تا ازامايش شود تا مواد تشكيل دهنده ان مشخص شود بعد از نمونه برداري به مسير ادامه داديم و به فضاي باريكي رسيديم كه بايد در ابتدا پا مرغي بعدا به صورت كتابي حركت ميكرديم ولي در اخر به فضايي رسيديم كه نسيم تقريبا سردي در حال وزش بود و صداي ابشار به روشني شنيده مي شد و با ادامه حركت صداي ابشار بلندتر ميشد و براي رسيدن به مسير اصي وارد ي قسمت صخره اي با شيب تقريبا زيادي شديم بعد از گذشتن حدود 15 دقيقه به حوضچه كوچكي رسيديم كه ابشار كوچك ناميده شده بود و اب تقريبا سبز و گل الودي درونش جريان شد ولي واقعا شبيه ي حوضچه تزييني در يك مكان تفريحي زيبا به نظر مي رسيد و بعد از حوضچه يا همان آبشار كوچك ي مسير بسيار باريك رسيديم كه شبيه به ي كانال بود و داراي سنگ هاي لغزنده بسياري بود كه پا گذاشتن بدون احتياط مطمنا اسيب هاي جدي زيادي مي توانست وارد بشه گروه خرجي كانال يا همان دالان طوري بود كه تا سطح بعدي ارتفاع بسيار زيادي داشت كه پريدن ميتوانست به شكستگي عمده اي منجر شود و هيچ سنگي وجود نداشت كه با اتكا به آن به مسير ادامه بدهيم فقط با پيدا كردن دستگير ه هايي ميشد با احتياط البته با دشواري تمام به سلامت به سطح بعدي كه حدودا 2 متري پايين تر بود رسيد و در آخر با كمك و نظارت سرپرست گروه آقاي محسن سالاري و خانم منفرد (سپرست خانم ها) تمامي اعضا اين مرحله دشوار رو پشت سر گذاشتند مطمنا تجربه اين گذر بسيار دشوار تا زمان بعدي كه بخواهيم دوباره  به غار برگرديم  در ذهن همه ما باقي خواهد ماند ولي همگي گروه با موفقيت از كانال عبور كردند .بعد از عبور كانال حدودا يك متر بالاتر بازم به  فضاي بسته ديگري رسيد يم كه بايد سينه خيز رد مي شديم  و بعد از گذر به يك راهرو پيچ در پيچ رسيديم كه دقيقا مي شود فكر كرد در فصل زمستان اين راهرو تا سقف پر از اب باران و برف مي شود  بعد از عبور از دالان به ژ سطح سوم  رسيديم كه پر از قلوه سنگ هاي بزرگ و قهوه اي   سفيد بود و بايد در حدود 20 متر سينه خيز مي رفتم مسير به اين ترتيب بود ده متر اول مستقيم بود و ده متر دوم بعد از يك پيچ تقريبا ملايم شروع ميشد و ده متر دوم  داراي دو راه فرعي بود و يكي در سمت چپ و ديگري بعد از عبور از يك پاگرد به سمت راست متمايل ميشد كه ما به مسير دوم يعني مت راست رفتيم و در اين زمان با شمارش مجدد گروه و اعلام سلامتي همه انها به مسير ادامه داديم بعد دوباره به يك راهرو پيچ در پيچ كه در حدود 40 متر بود وارد شديم كه تمامي راهرو پر از گودال هاي تقريبا عميق پر از اب بود كه پاهايمان تا  نيمه درآب و گل و لاي فرو ميرفت و مسير تاريكي بود كه به كمك چراغ پيشاني روشن ميشد و بعد از گذر از راهرو اخر همان راهرو سوم نور افتاب تا حدي به داخل غار نفوذ ميكرد و پرتو هاي طلايي و كم رنگ آفتاب وجب شادي در اعضاي گروه شد و راهرو اخر كاملا از كانال خارج شديم و به يك سمت پر از صخره هاي بزرگ رسيديم كه تقريبا باريك بود و در محل اخر كه محل اصلي در واقع دهانه دوم غار بود بعد از يك شيب تند از غار خارج شديم و همه دوستان در پرتو طلايي آفتاب موفقيت غارنوردي رو با لبخند نشان دادند و ساعت 2 ظهر با موفقيت غار نوردي رو تمام كرديم.و بعد از خارج شدن از غار تا روستا حدودا دو كيلومتر ابتدا كوهپيمايي داشتيم و در مسير برگشت در قسمت راست كوه در محل با ماري كرمي رنگ كه به شدت مي خزيد مواجه شدند كه با ديدن گروه به ميانه خار هاي كوه از نظر ها پنهان شد و بعد در مسير جاده اصلي روستا كه يك راه خاكي بود تا رسيدن به محل اوليه اي كه از ان رهسپار غار شديم پياده روي كرديم  و در مسير برگشت  هوا به شدت گرم بود و افتاب سوزاني در روستا پهن بود و در مسير برگشت مناظر تلاش روستاييان در باغ ها و تاكستاني كه از كنارش گذشتيم كاملا مشهود بود و زمين هاي كشاورزي كه تازه شخم زده شده بود و دپاي تراكتوري كه به تازگي خاك رو جابه جا كرده كاملا مشخص بود و زماني كه رسيديم به محل اوليه ساعت 4 عصر بود و بعد از توقفي كوتاه براي ديدن مناظر اطراف در ساعت 30/5به طرف شيراز برگشتيم  و تجربه غارنوردي اين روز به قدري عالي بود كه تا هميشه يادش باقي خواهد ماند و در آخر اينكه خدا بزرگتر از آني هست كه وصف مي شود و اين مطلب رو در غار همگي گروه به وضوح پي بردند.
نكته اي بايد ذكر بشه اينه كه طبق علامت هايي كه در غار ديده شد 6 دسته بودند علامت هاي سبز رنگ به صورت دايره هاشورخورده  و علامت هاي قرمز رنگ به صورت نقطه هاي بسيار كوچك و نقطه هاي سياهرنگ كه گاهي با شماره و شكل خاصي همراه بودند و سنگ چين هاي هرمي شكل و يا ساخت ي تپه كوچك و گذاشتن تك اي سنگ بر رويش  به  عنوان نشانه و چند تايي هم علامت نارنجي ديه شد و در مسير رفت 28 علامت و در مسير برگشت 17 علامت كه گروه هاي قبلي ايجاد كرده بودند براي شناسايي مسير ديده شد و در تونل اخر نكته اينجاست كه از دو شمع بسيار زيبا كه تقريبا تموم شده بودند  در مسير منتهي به ابشار كوچك به عنوان نشانه گزاري استفاده كردند كه حس زيبايي شناسي آن همنوردان را مي رساند.
.
و در پايان از آقاي اشكان سالاري بابت تمامي تلاششون براي كمك به اعضاي گروه تشكر مي كنم و از اقايان محيط و عظيمي نژاد نيز سپاسگذاري ميكنم.

تعداد اعضاي حاضر در برنامه : 22 نفر
سرپرست گروه خانم ها : طاهره منفرد
خانم ها : طاهره منفرد – ساناز خوشخو (نويسنده گزارش ) – سعيده كشاورز – فاطمه احمدي – مژده فهندژ-فاطمه فهندژ – ليلا زارع – فرزانه محيط .
سرپرست آقايان : محسن سالاري
آقايان :محسن سالاري –  اشكان سالاري – محسن سعادتي –  مجتبي محيط –  سياوش زارع –  ناصر نظري – ميثم عبدالهي – محمد حسامي – كيامرث كاوه  –  اسد ا…شريفي  – ابوالفضل شريفي –  سيد اميرحسين عظيمي –  اميررضا حميديان شيرازي  – كوروش دهقان و آقاي غلامرضا بازرگاني(زحمت كشيدند گروه را به محل غار توسط اتوبوس رساندند و برگرداندند)

عكاس : كيامرث كاوه
امدادگر : سيد امير حسين عظيمي نژاد – اشكان سالاري
نويسنده گزارش : ساناز خوشخو


اشتراک گذاری :  |   |   |   |   |   |