رشته کوه دنا بخشی از سلسله جبال زاگرس است که از ناحیه شمال غربی به جنوب شرقی امتداد پیدا کرده است. این رشته کوه به طول تقریبی هفتاد کیلومتر، مرز مشترک استانهای اصفهان از سمت شمال و شرق، کهکیلویه و بویر احمد از سمت غرب و فارس از سمت جنوب غربی را تشکیل میدهد. در طول رشته هفتاد کیلومتری دنا در حدود چهل قله بالای چهار هزار متر و چند برفچال و یخچال کوچک و بزرگ- به ویژه در جناح شمال شرقی آن مشاهده میشود. قله قاش مستان در سی و پنج کیلومتری شمال غربی یاسوج و شمال سی سخت واقع شده است. روستاهای بسیاری همچون خفر، خینه، دیلی و ماندگان در اطراف این کوهستان قرار دارند.
قله قاش مستان در حقیقت بلندترین قله رشته کوه دنا به شمار میرود و در حدود 4550 متر ارتفاع دارد. در مورد نامگذاری این قله آنچه بیشتر وجود دارد، به جفتیابی بز و کلهای کوهستانی در میان شکاف و صخرههای آن برمیگردد و از این نظر قاش مستان لقب گرفته است. این کوه دارای یخچالهای طبیعی زیبائی حتی در فصل تابستان بوده و آب شدن تدریجی آنها موجب سرازیر شدن رودهای آب شیرین خنکی میشود که کوهنوردان در میانه مسیر فرصت را غنیمت شمرده و از آب گوارای آن استفاده میکنند.
باشگاه ردپا در تاریخ هفدهم تیرماه سال 1400 راهی صعود به این قله شد. شروع حرکت ساعت 6 صبح از میدان معلم شیراز با تب سنجی و کنترل آمادگی افراد آغاز شد. بهترین راه صعود به این قله از روستای خفر پادنا است که برای رسیدن به این روستا از شهر شیراز ابتدا باید از سپیدان استان فارس گذر کرد و وارد استان کهکیلویه و بویراحمد شد و با عبور از شهر سی سخت وارد شهر بیده (در بخش پادنا علیا) در استان اصفهان شده و در نهایت وارد روستای زیبای خفر شد. به راستی با ورود به این روستا متوجه میشویم که ایران چه قابلیتهائی ویژهای به لحاظ گردشگری دارد که شاید هرگز فرصت تماشای این همه زیبائی را پیدا نکنیم.
ساعت 14 از روستای خفر سوار وانت شدیم و کمی بالاتر از روستا در مکانی که درختان سیب و سپیدار مشاهده میشد، پیاده شدیم. سپس مقداری نرمش کردیم و مسیر صعود را در پیش گرفتیم. هوا مقداری گرم بود، ولی گذر جریان آب از کنار پاکوب و وجود سیب به روی سر شاخهها بسیار زیبا بود. گونهای گیاه به نام موچسب که شبیه انگور هم بود و از گونههای منحصر به فرد کوه دنا است، در ابتدای راه مشاهده میشد. ساعت پنج و نیم به پناهگاه رسیدیم و مشغول برپائی چادر و تدارکات لازم برای صعود روز بعد شدیم. در کنار پناهگاه سایر کوهنوردان هم یکی یکی از راه میرسیدند تا جائی که در نیمههای شب چادرهای زیادی با رنگهای مختلف برپا شده بود.
روز جمعه در تاریخ هجدهم تیرماه و حدود ساعت سه و نیم صبح اعضای گروه عازم حرکت از پناهگاه به سوی قله شدند. با کمی دور شدن از محل کمپ به یک یخچال رسیدیم و به سرعت با پوشیدن کرامپون از آن عبور کردیم. در مسیر چشمههای آب مختلفی مشاهده میشد که همگی از آب شدن همین یخچالهای طبیعی منشعب میشد. در طول مسیر شمیم بوتههای درمنه فضای معطری را ایجاد کرده بود. رفته رفته در ساعت 4 صبح به ارتفاع 4000 متری رسیدیم و با گذر از مسیر زیگزاگی پیش از قله، رأس ساعت 9 صبح بر فراز قله قاش مستان در ارتفاع 4550 متری بودیم و در آنجا به یاد شیر زنان و دلیر مردان ایران زمین سرود زیبای ای ایران را خواندیم و عکسهای به یاد ماندنی و خاطرهانگیز برداشتیم. قله مورگل هم از این ارتفاع به راحتی دیده میشد.
در مسیر برگشت سایر کوهنوردان از شهرهای مختلف راهی صعود قله بودند. گلهای ریز و عروس سنگهای زیبائی در طول مسیر به چشم میخوردند. ساعت ده و بیست دقیقه بود که در سایه سنگی بزرگ مشغول صرف صبحانه و آب شدیم و دوباره راهی فرود به سوی پناهگاه شدیم. اندکی پیش از پناهگاه پوشش گیاهی از بوتههای چویل با گلهای زرد رنگ خود وجود داشتند که بسیار معطر بودند. اعضای گروه با رسیدن به پناهگاه به سرعت وسایل خود را مرتب کردند و در نهایت ساعت 16 به روستای خفر رسیده و مسیر بازگشت به شهر شیراز را در پیش گرفتیم.
گزارش از: افشین امامیخواه