بیشتر کسانی که به طور جدی کوهنودی میکنند از ابتدا به کوهنوردیی حرفه ای فکر نکرده اند بلکه به اشکال و بهانه های متفاوت به کوه کشیده شده و بعد با کوهنوردی واقعی آشنا شده اند. فکر میکنم جالب باشه بدونید کوهنوردی از کجا ها شروع میشه.
البته قبلش بهتره یه تعریفی از کوهنوردی داشته باشم:
کوهنوردی پوشیدن یه کفش کوه و بستن یه کوله پشتی سنگین و صعود به یک قله معروف وعکس یادگاری گرفتن برای اثبات صعود اون قله نیست .کوهنوردی آمیخته شدن با کوه ،لذت بردن از خوبیهاش و کنار اومدن ودست و پنجه نرم کردن با سختی ها و خشونتهاش .کوهنوردی این نیست که به هر ترتیبی شده به یه قله ای صعود کنیم واز این که کوهی را به زیر پا کشیدیم احساس غرور کنیم و فقط به فکر این باشیم که کلکسیون قله هایمان را تکمیل کنیم بلکه کوهنوردی سراسر کسب تجربه ،تعالی بخشیدن و پالایش روح،ذهن وجسم با بهره گیری از کوه است.کوهنوردی ورزشیست که قوانین ومقررات زیادی دارد و هیچکدام از اونها رو انسان وضع نمیکنه بلکه فقط کشفشون میکنه. پس یک کوهنورد هم کسی است که سعی میکنه قوانین ومقررات کوه را بشناسه و پس از هر بار کوهنوردی با کوله باری از تجربیاتی که در زندگی روزمره هم یارییش میکننددر حالی از کوه بازگردد که جسم و روحش سالمتر از قبل است در یک کلام کوهنوردی درس زندگیست.
حالا ببینیم کسانی که به کوه میروند چند دسته اند:
بعضی ها با دیدن جلوه های زیبا ،دلفریب و بی نظیر کوهستان از طریق عکس وتصویر و فیلم یا از راه دور شیفته آن میشوند اما به این دیدار بسنده نکرده و تصمیم میگیرند که از نزدیک لمسش کنند و به این ترتیب طبیعت گردی و کوهپیمایی را شروع میکنند…تقریبآ 30 درصد از این عده کوه را با همه جلوه هایش دوست دارند و از باد و طوفان و سرمای آن هم لذت میبرند. این عده هستند که پس از مدتی کوهپیمایی معمولی دیگر ارضاء نمیشوند و به فکر انجام صعود های دشوار و کارهای جدید میافتند و روز به روز به تجربییات خود می افزایند و پس از مدتی بسته به استعدادشان کوهنورد شایسته ای میشوند
خیلی ها هم برای فرار از قیل و قال شهر و شایدهم برای پیدا کردن جایی که کسی به حریم خصوصی شان تجاوز نکند و مجبور نباشند به کسی جواب پس دهند که با همراهشون چه نسبتی دارند و . . . به کوه پناه میبرند که کمتر از 5 درصد از این افراد از این طریق با کوه و کوهنوردی آشنا میشوند
عده ای هم از همان ابتدا به دنبال جنبه های هیجان انگیز کوهنوردی هستند که ذاتآ افراد کنجکاو ، ماجراجو ، شجاع و اکتیوی هستند. تقریبآ 70 درصد این افراد که کمتر از 20 درصد کل کوهنوردان را تشکیل میدهند جذب کوهنوردی شده و کوهنورد قابلی میشوند
برخی هم بخاطر رها کردن خود از عقده های درونی و کمبودها ی زندگییشان از کوه بالا میروند و در واقع فریادشان را بر سر کوه می کشند در بین این عده کوه روهای خوبی پیدا میشود اما کوهنورد خوب بندرت.چون کوهنوردی ذهنی سالم و پویا می طلبد نه مردابی از ناملایمات روحی
در بین کوهنوردان افرادی هم هستند که اساسآ بسیار متفکر، خوشفکر و دارای ذهن پالاینده و پویایی هستند و روزانه ذهن خود را مشغول بسییاری از مسائل اجتماعی ،فرهنگی واعتقادی و . . . میکنند و ذات کوهنوردی را بخاطر سنخییتی که با روحشان دارد میپسندند و کوه را محلی برای احیا و ترمیم ذهن خسته شان می یابند که اغلب کوهنوردانی موفق، محقق و با علمی میشوند.بطوریکه برجسته ترین کوهنوردان از این دسته اند